هفته گذشته جعفري دولتآبادي، دادستان تهران، خطاب به رئيس سازمان بهزيستي درخواست جمعآوري زنان تنفروش را مطرح كرد. شهيندخت مولاوردي، معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري در واكنش به اين امر با بيان اينكه جمعآوري اين افراد به تنهايي موثر نيست از طرح ملي ساماندهي مراكز توانبخشي زنان خبر داد.
زناني كه دچار مشكلات اجتماعي و انحرافات جنسي شدهاند، در همه دنيا وجود دارند. در كشورهاي ديگر اين قبيل زنان ساماندهي شدهاند تا معضلات و مشكلات احتمالي كه از اين رفتار در جامعه ايجاد ميشود كنترل شده و قابل پيشگيري باشد. بخشي از اين دست زنان بيماران اجتماعي هستند و بخشي ديگر معلولهاي اجتماعي.
به دليل مشكلاتي كه در جوامع به ويژه در زمينه اقتصادي ايجاد ميشود به صورت زنجيروار حوزههاي ديگر هم دچار مشكل ميشود. حوزه فرهنگ و اجتماع در اغلب موارد در زير چرخدندههاي اين مشكلات له شده و حتي به حساب نميآيد. به دليل شرايطي كه از ديرباز در كشور به لحاظ تنگناهاي اقتصادي وجود داشته و در 10 سال گذشته شدت گرفته است، معلولان اجتماعي يعني افرادي كه معضلات و مشكلات اجتماع را در زندگي و رفتار فرديشان بروز ميدهند، وضعيتي نامطلوبی پيدا كردهاند. توجه ناکافی به وروديها و آن تعداد افرادي كه به شكل مشخص با پدیده مذموم تنفروشی درگيرند سبب میشود مشكلات اين افراد روز به روز بيشتر شود.
اغلب اين زنان به دليل مشكلاتي كه در اثر تنفروشي پيدا ميكنند گاه تا پايان عمر از داشتن زندگي سالم محروم ميشوند و با آسيبهاي جسمي و رواني متعددي دست به گريبان خواهند بود. علت اين قبيل مشكلات جاي ديگري است و اينها همه معلولهاي اجتماعي هستند در حالي كه علت را بايد در جاي ديگري جستوجو كرد. در كشورهاي ديگر زماني كه زيرساختهاي كشور مهيا بود و زناني كه بر مسند تصميمگيري بودند، در پارلمان تعدادشان به حد نصاب رسيد، تصميم گرفتند براي حل معضل تنفروشي چارهانديشي كنند و راهكاري كه آنها در اين خصوص ارائه دادند توانمندسازی زنان آسیبدیده بود.
اين راهكار اجرايي شده و نتايج آن رضايتبخش بود. باید به این نکته توجه کرد که نباید با پاك كردن صورت مساله و برخورد با معلول به جاي علت، صرفا به زنداني كردن و جمعآوري اين زنان تاكيد داشت؛ این نکته حائز اهمیت است که اين زنان خودشان نتيجه و معلول مشكلاتي بودهاند كه بايد بر آنها تمركز ميشد. خانم مولاوردي نظر كارشناسانهاي دادهاند و جمعآوري اين زنان هيچ مشكلي را حل نميكند. بنده در مجلس پنجم با همكاري بيش از 180 نماينده نزديك به چهار، پنج مينيبوس كه شامل خود نمايندگان و همسران آنها چه زن و چه مرد ميشد را با همكاري سازمان بهزيستي كشور براي بازديد از منطقه كهريزك با خود همراه كردم تا همه مسئولان و حتي خانوادههاي آنها متوجه حاد بودن اين مساله در كشور بشوند.
شهربانو اماني: آسايشگاه كهريزك مكاني بود كه اين قبيل زنان را كه با عنوان زنان ويژه از آنها ياد ميشد در آن نگهداري ميكردند. در اين بازديد متوجه شديم از دختر 13 ساله بدحجاب تا زن 60 ساله حرفهاي تحت عنوان زنان تنفروش با هم نگهداري ميشوند. اين بازديد به ما نشان داد نگهداري اين قبيل افراد به اين شكل كار درستي نيست. در درجه اول از نظر بهداشتي، چه بهداشت جسم و چه بهداشت روان، اين زنان مراقبت نشده و به عنوان معضلات اجتماع به حال خود رها ميشوند. در درجه دوم هيچ نهادي به تنهايي مسئول اين معضل نيست و همه دستگاهها در كنار هم بايد براي حل معضل تنفروشي تلاش كنند.
در این راستا باید عقلانيت واحد در بحث ساماندهي معضلات اجتماعي چه درباره زنان و چه درباره مردان وجود داشته باشد تا ساماندهي آنها فقط شكل جمعآوري و زنداني كردن به خود نگیرد. در بحث معتادان كارتنخواب، هر چند وقت يك بار شاهد اين هستيم كه نهادهاي مختلف اقدام به جمع كردن اين افراد و تحويل آنها به گرمخانهها ميكنند در حالي كه نميتوان ادعا كرد با اين قبيل اقدامات اين معضل برطرف شده و حتي كنترل شده باشد. پديدههاي اجتماعي همگي بر بستري از علتهاي مختلف و زيرساختهاي كشور رشد ميكنند و براي برطرف كردن آنها بايد به اين علتها و زيرساختها پرداخت.
* عضو اسبق فراكسيون زنان مجلس
شهرخبر
زناني كه دچار مشكلات اجتماعي و انحرافات جنسي شدهاند، در همه دنيا وجود دارند. در كشورهاي ديگر اين قبيل زنان ساماندهي شدهاند تا معضلات و مشكلات احتمالي كه از اين رفتار در جامعه ايجاد ميشود كنترل شده و قابل پيشگيري باشد. بخشي از اين دست زنان بيماران اجتماعي هستند و بخشي ديگر معلولهاي اجتماعي.
به دليل مشكلاتي كه در جوامع به ويژه در زمينه اقتصادي ايجاد ميشود به صورت زنجيروار حوزههاي ديگر هم دچار مشكل ميشود. حوزه فرهنگ و اجتماع در اغلب موارد در زير چرخدندههاي اين مشكلات له شده و حتي به حساب نميآيد. به دليل شرايطي كه از ديرباز در كشور به لحاظ تنگناهاي اقتصادي وجود داشته و در 10 سال گذشته شدت گرفته است، معلولان اجتماعي يعني افرادي كه معضلات و مشكلات اجتماع را در زندگي و رفتار فرديشان بروز ميدهند، وضعيتي نامطلوبی پيدا كردهاند. توجه ناکافی به وروديها و آن تعداد افرادي كه به شكل مشخص با پدیده مذموم تنفروشی درگيرند سبب میشود مشكلات اين افراد روز به روز بيشتر شود.
اغلب اين زنان به دليل مشكلاتي كه در اثر تنفروشي پيدا ميكنند گاه تا پايان عمر از داشتن زندگي سالم محروم ميشوند و با آسيبهاي جسمي و رواني متعددي دست به گريبان خواهند بود. علت اين قبيل مشكلات جاي ديگري است و اينها همه معلولهاي اجتماعي هستند در حالي كه علت را بايد در جاي ديگري جستوجو كرد. در كشورهاي ديگر زماني كه زيرساختهاي كشور مهيا بود و زناني كه بر مسند تصميمگيري بودند، در پارلمان تعدادشان به حد نصاب رسيد، تصميم گرفتند براي حل معضل تنفروشي چارهانديشي كنند و راهكاري كه آنها در اين خصوص ارائه دادند توانمندسازی زنان آسیبدیده بود.
اين راهكار اجرايي شده و نتايج آن رضايتبخش بود. باید به این نکته توجه کرد که نباید با پاك كردن صورت مساله و برخورد با معلول به جاي علت، صرفا به زنداني كردن و جمعآوري اين زنان تاكيد داشت؛ این نکته حائز اهمیت است که اين زنان خودشان نتيجه و معلول مشكلاتي بودهاند كه بايد بر آنها تمركز ميشد. خانم مولاوردي نظر كارشناسانهاي دادهاند و جمعآوري اين زنان هيچ مشكلي را حل نميكند. بنده در مجلس پنجم با همكاري بيش از 180 نماينده نزديك به چهار، پنج مينيبوس كه شامل خود نمايندگان و همسران آنها چه زن و چه مرد ميشد را با همكاري سازمان بهزيستي كشور براي بازديد از منطقه كهريزك با خود همراه كردم تا همه مسئولان و حتي خانوادههاي آنها متوجه حاد بودن اين مساله در كشور بشوند.
شهربانو اماني: آسايشگاه كهريزك مكاني بود كه اين قبيل زنان را كه با عنوان زنان ويژه از آنها ياد ميشد در آن نگهداري ميكردند. در اين بازديد متوجه شديم از دختر 13 ساله بدحجاب تا زن 60 ساله حرفهاي تحت عنوان زنان تنفروش با هم نگهداري ميشوند. اين بازديد به ما نشان داد نگهداري اين قبيل افراد به اين شكل كار درستي نيست. در درجه اول از نظر بهداشتي، چه بهداشت جسم و چه بهداشت روان، اين زنان مراقبت نشده و به عنوان معضلات اجتماع به حال خود رها ميشوند. در درجه دوم هيچ نهادي به تنهايي مسئول اين معضل نيست و همه دستگاهها در كنار هم بايد براي حل معضل تنفروشي تلاش كنند.
در این راستا باید عقلانيت واحد در بحث ساماندهي معضلات اجتماعي چه درباره زنان و چه درباره مردان وجود داشته باشد تا ساماندهي آنها فقط شكل جمعآوري و زنداني كردن به خود نگیرد. در بحث معتادان كارتنخواب، هر چند وقت يك بار شاهد اين هستيم كه نهادهاي مختلف اقدام به جمع كردن اين افراد و تحويل آنها به گرمخانهها ميكنند در حالي كه نميتوان ادعا كرد با اين قبيل اقدامات اين معضل برطرف شده و حتي كنترل شده باشد. پديدههاي اجتماعي همگي بر بستري از علتهاي مختلف و زيرساختهاي كشور رشد ميكنند و براي برطرف كردن آنها بايد به اين علتها و زيرساختها پرداخت.
* عضو اسبق فراكسيون زنان مجلس
شهرخبر